برندسازی شخصی
مترجم: سام دوانی پور
اهمیت برندسازی شخصی
برندسازی شخصی جنبة مهمی از برنامهریزی داوطلبان برای یک شغل است. بازار کار امروزه بیش از هر زمان دیگری رقابتی و محدود شده است. سازمانها اغلب عملیات خود را برونسپاری میکنند یا افراد را از بین یک مجموعه جهانی از نامزدها از طریق اینترنت استخدام میکنند. داوطلبی با یک برند شخصی قوی و رقابتی شانس بیشتری برای دیدهشدن دارد. همچنین، برندسازی شخصی در رسانههای اجتماعی بسته به نوع اطلاعاتی که در فضای مجازی ظاهر میشود، ممکن است نمایه یک داوطلب را تقویت یا تضعیف کند.
جابویت مطالعه اخیر انجام داده است که نشان میدهد بسیاری از سازمانها استراتژیهای استخدام اجتماعی را اتخاذ و استخدامکنندگان مدرن با جستجوی کارکنان آینده در غربالگری اجتماعی سازمان میکنند. در سال 2006 در طول فرآیند استخدام، تنها 11 درصد از کارفرمایان ردپای دیجیتالی متقاضیان مشاغل (نتایج جستجو و رسانههای اجتماعی) را ارزیابی میکردند، اما در سال 2017 تقریباً 70 درصد از استخدامکنندگان از رسانههای اجتماعی و موتورهای جستجو برای این موضوعاستفاده کردند.
این مطالعه همچنین نشان میدهد 50 درصد کارفرمایان از تمام موتورهای جستجوی اصلی (گوگل، یاهو، بینگ) و شبکههای اجتماعی اصلی (فیسبوک، لینکدین، توئیتر، اینستاگرام) برای اطمینان از اینکه متقاضی کار یک پروفایل آنلاین حرفهای دارد استفاده میکنند و 37 درصد نیز بررسی میکنند که سایر کاربران آنلاین، دوستان و دنبالکنندگان چه چیزهایی در مورد متقاضی شغل پست میکنند. تقریباً 24 درصد از کارفرمایان موردبررسی پاسخ دادند که مشخصات یک نامزد خاص را مرتباً بهصورت آنلاین بررسی میکردند تا مشخص کنند که آیا درخواست وی را رد کنند یا نه.
وظیفه اصلی داوطلبان شغلی این است که خود را با استفاده از قدرت ابزارهای دیجیتال بازاریابی کنند. ازاینرو، جویندگان کار باید از فرصتهای ارائهشده توسط برندسازی شخصی آگاهی بیشتری داشته باشند و هر چیزی که از اعتبار آنلاین آنها محافظت میکند ارائه دهند. در محیط امروزی، برند و شهرت دیجیتال ما در هر کاری که انجام میدهیم دیده میشود. برای مثال، حتی در رویدادهای اجتماعی که با دیگران در یک مهمانی ملاقات میکنند، افراد دیگر شماره تلفن شخصی خود را به اشتراک نمیگذارند. تنها کاری که آنها انجام میدهند این است که در رسانههای اجتماعی به یکدیگر مرتبط میشوند و نمایههای یکدیگر را بررسی میکنند.
بر کسی پوشیده نیست که سازمانها حسابهای رسانههای اجتماعی داوطلبان را بررسی میکنند و به دنبال اطلاعاتی برای استخدام یا رد یک فرد بر اساس محتوای آنلاین او هستند؛ بنابراین، نام تجاری شخصی ما احتمالاً مهمترین دارایی برای ایجاد و حفظ حرفهمان است. جویندگان کار درمانده نیستند. اگر کارفرمایان بتوانند پروفایلهای کارجویان را برای استخدام یا رد آنها آنلاین بررسی کنند، کارجویان نیز میتوانند همین کار را انجام دهند.
آنها میتوانند بر اساس اطلاعات موجود در اینترنت در مورد یک سازمان تصمیم بگیرند که آیا میخواهند برای یک سازمان کار کنند یا نه. همچنین افراد میتوانند از برندسازی شخصی برای افزایش محبوبیت و تأثیرگذاری خود در جامعه استفاده کنند. داستانهای موفقیت زیادی از افرادی وجود دارد که توانستهاند یک برند شخصی قوی بهصورت آنلاین ایجاد کنند و کسبوکار خود را توسعه دهند. این کتاب برخی از جدیدترین داستانهای موفقیت را برای الهامبخشیدن و تشویق مردم به جدیگرفتن «برند شخصی» ارائه میدهد. خب چه فکر میکنید؟ آیا کتابی درباره برندسازی شخصی ارزش خواندن دارد؟
اهمیت برندسازی شخصی در چیست؟
برند چهکاری میتوانید انجام دهید؟ اولازهمه، شما باید بدانید که چه کسی هستید و آماده باشید تا علایقتان را به اشتراک بگذارید. از خود بپرسید: تنها کاری که در آن خیلی خوب هستم و انجامش را دوست دارم چیست؟ آیا مردم نیز آن را دوست خواهند داشت؟ برندسازی شخصی با ایجاد یک هویت واضح آغاز میشود که فرد قادر به برقراری ارتباط با یک مخاطب خاص خواهد بود.
برندسازی شخصی باید بیانگر شمای واقعی یا تا حدی یک نسخة تصفیهشده از شما باشد. اگر خودتان را جعل کنید، دیر یا زود مردم خواهند فهمید. محتوای شما باید منحصربهفرد یا حداقل نسخه بهتری از موارد موجود باشد. تا زمانی که بتوانید یک پیشنهاد ارزش قوی به مخاطبان هدف خود ارائه دهید، دنیای آنلاین پر از فرصت برای شماست. در غیر این صورت، جامعه آنلاین شما را فراموش خواهد کرد.
میتوان گفت داشتن مدرک دانشگاهی برای شروع یک شغل کافی است. بله درست است، اما داشتن مدرک سبب موفقیت برند آنلاین شما نمیشود. استخدامکنندگان روی مهارتهای شما تمرکز نمیکنند، بلکه تمرکز آنها روی ارزش شماست. اگر بتوانید ارزش و اعتبارتان را از طریق مهارتهای ارتباطی پیشرفته و پروفایلهای رسانههای اجتماعی بهدقت حفظ کنید، قادر خواهید بود توجه استخدامکنندگان را جلب کنید. تواناییهای خود را نشان دهید و مردم را به علایق خود علاقهمند کنید. به آنها نشان دهید که چه نوع شخصیت و ویژگیهایی را برای سازمان به ارمغان میآورید. داستان خود را به آنها بگویید و اگر شما را استخدام کنند، آنگاه خواهید دانست که با همدیگر کاملاً تطابق دارید.
برندسازی شخصی و حفظ آن
رسیدن به این مرحله احتمالاً سختتر است. مردم بهراحتی خسته میشوند و به دنبال چیز جدیدی هستند که آنها را خوشحال کند. برندهای شخصی باید بر وضوح و ثبات تمرکز کنند. افراد وبسایتهای شبکههای اجتماعی خاصی مانند فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب، واین، توئیتر، وردپرس و لینکدین را برای ارتباط با برند انتخاب میکنند. مورتون (2012) مینویسد: «شفافیت و ثبات به مظنور خلق مؤثر یک برند ضروری است.» سازگاری در تمام پلتفرمهای رسانههای اجتماعی برای حفظ مخاطبان شما بسیار مهم است.
هر استراتژی بازاریابی با تجزیهوتحلیل محصول و شناسایی مخاطبان هدف شروع میشود. یک استراتژی برندسازی شخصی نیز باید بر ایجاد پایگاه هواداران (مخاطبان هدف) و ارائه خدمات منحصربهفرد و خلاقانه تأکید کند. محتوای اصیل و خلاقانه بهترین راهحل را برای جذب مخاطبان است، درحالیکه مرتبط بودن به این معناست که چگونه میتوانید طرفداران خود را برای کسب اطلاعات بیشتر بازگردید.
هنگام به نمایشگذاشتن مهارتها و تخصصتان باید مطمئن شوید که بیشتر از طرفداران معمولی خود میدانید. برای مثال، بسیاری از کاربران نظرات خود را از ابزارهای جدید مانند تلفن، تبلت و اقلام پوشیدنی ارسال میکنند. معمولاً، این بازبینان آنلاین یا قصد دارند اولین کسانی باشند که در مورد یک محصول جدید پست میکنند یا اطلاعات ارزشمندی را به بینندگان خود ارائه میدهند. اگر آنها این کار را بهخوبی انجام ندهند، شخص دیگری انجام خواهد داد.
سیر تکامل برندسازی شخصی
برای چندین دهه، برندسازی برای سازمانها و بازاریابان یک موهبت متفاوت بوده است. نام تجاری یک مفهوم بالغ است که در چند سال گذشته به دلیل رشد سریع استفاده از اینترنت، بهویژه رسانههای اجتماعی، تکامل یافته است. سازمانهایی مانند پروکتر اند گمبل[1] پیشگام ساخت برندهای قوی با استفاده از رسانههای جمعی بودهاند. بازار امروز با محصولات، خدمات و برندهای جدید آنلاین ظاهری بسیار رقابتی دارند.
در چنین بازار آشفتهای، برندهای سنتی در تلاش برای حفظ اعتبار و برتری خود نسبت به رقبا هستند. به دلیل رگبار رسانههای جمعی، افراد غرق در میلیونها پیام یا تبلیغات میشوند که بهنوبة خود منجر به از دست دادن هویت محصولات و تقریباً نامرئی شدن محصولات در بازار میشود.
بازاریابی در حال تغییر است و بهجایی رسیده است که سازمانها دیگر نمیتوانند مستقیماً برای عموم مردم بازاریابی کنند. روش سنتی ساخت برند با استفاده از رسانههای جمعی منسوخ شده است و ربطی به ظهور روشهای جدید انجام آن ندارد. رسانههای جمعی سنتی دیگر با ناخودآگاه مصرفکنندگان ارتباط برقرار نمیکنند. به همین دلیل است که برندها راههای جایگزین برای ایجاد برندهای قویتر و انسانیتر را بررسی میکنند.
این فرآیند پیچیده و طولانی، هم علم است و هم هنر. هیچ دستورالعمل خاصی برای دنبال کردن وجود ندارد، اما احساساتی برای توسعه وجود دارد. با ظهور رسانههای دیجیتال، رویکردهای جایگزین در حال ظهور است. هدف این بخش توضیح تکامل مفهوم برندسازی برای شناسایی رویکردهای جدید و «ابتدایی» است که پیشگامان بازاریابی امروزه در حال اجرا هستند.
این نوشتار ترجمه ای است از کتاب «از خودت بگو» در حوزه برندسازی شخصی.
[1]. Procter & Gamble
0 دیدگاه